خلاصه کتاب
خلاصه رمان دکمه و شلاق : بدهکار هستم. از نوع گنده اش. پرداخت پول با پول یا لطف تسویه نمیشود. فقط یک چیز میخواهد. من. هر کاری یه پاداشی داره.یه دکمه.وقتی من شیشه اشو با سیصد و شصت و پنج دکمه پر کنم،اجازه میده من برم. اون بهم اجازه میده که از اینجا برم. اما من باید تک تکش رو به دست بیارم. با تسلیم به تاریکترین, وحشیترین, و زیباترین مردی که تا به حال شناخته ام.