در این وقت روز از سایت بیا تو رمان ، رمان اسیر شرقی رو برای شما دوست داران رمان در سبک عاشقانه اماده کردیم که برای دانلود/ مشاهده به ادامه مطلب مراجعه کنید
ژانر:رمان عاشقانه
این رمان بصورت آنلاین می باشد.
برای حمایت از نویسنده و خواندن این رمان در کانال زیر عضو شوید
https://t.me/NafasBaazi
بخشی از پارت اول رمان اسیر شرقی:
_ نــــــــــــــه
صدای “نه” ای که از گلویش خارج نشده خفه شده بود را هنوز هم میتوانست
در آن سکوت وحشتناک اتاق تاریکی که زندانی بود، بشنود.
در تمام مدتی که به تخمین خودش سه روزی میشد
تمام زندگی اش را از آن زمانی که به خاطر داشت تا لحظه ای که دزدیده شده بود مرور کرده و به جایی نرسیده بود..!
او که با کسی دشمنی نداشت، او که هیچ کار خطایی انجام نداده بود،
حتی دوست پسر یا معشوقۀ سابقی نداشت که با وی مشکل داشته باشد و بخواهد او را اختطاف کند.
چیزی که بیشتر گیجش میکرد این بود که نمیدانست دزدیده شده یا اختطاف اش کردند..!؟
او یک مهاجر فارسی زبان بود که مدت پنج سال یک زندگی آرام و بسیار بی دردسری را در اروپا سپری کرده بود
و بنابر استعدادی که در یاد گرفتن زبان های جدید داشت
معلم زبان انگلیسی و اسپانیایی برای مهاجرین جدید شده بود.
در آمد آنچنانی نداشت ولی در رفاه زندگی میکرد و دوستان نه زیاد و نه کمی نیز داشت
ولی با هیچ کسی آنچنان صمیمی نبود که بخواهد از گذشته اش برایش بگوید،
هرچند با آن چندین بار حلاجی که از گذشته نموده بود باز هم چیزی نیافته بود که باعث چنین اتفاقی شود.
او از طرف خانواده اش رانده شده بود و با یک پرواز مستقیم خودش را به اروپا رسانده و پناهنده شده بود
و پنچ سال بود هیچ خبری از خانواده اش نداشت و احساس می نمود که همین حالت درمورد خانواده اش صدق میکند.
تمام مدت در اتاقک آهنی متحرکی بود که احتمال میداد واگن یک وسیله مسافر کشی باشد