دانلود رمان دکتر و ارباب
در این وقت روز از سایت بیا تو رمان ، دانلود رمان دکتر و ارباب رو برای شما دوست داران رمان در سبک عاشقانه اماده کردیم که برای دانلود رمان / مشاهده به ادامه مطلب مراجعه کنید
ژانر: عاشقانه
این رمان بصورت تایپی و آنلاین می باشد.
برای حمایت از نویسنده و خواندن این رمان در کانال زیر عضو شوید
به درخواست نویسنده رمان از سایت حذف گردید
جعفر حالت دو کل عرض حیاط رو طی کرد وباالی پله ها ایستاد و نفس
نفس میزد
پرده رو انداختم و اتاقمو ترک کردم …داشتم پله هارو پایین میرفتم که
)گل اندام (جلوم ظاهر شد و گفت :
– آقا جعفر کارتون داره
هیچی نگفتم و سریع سمت در خروجی عمارت رفتم و دررو باز کردم
جعفر پای پله ها ایستاده بود و تامنو دید جلو تر اومدو هنوز یکم نفس
نفس میزد
-چی شده جعفر ؟
نفسشو داد بیرون و گفت :
-ارباب عیالم حالش بده دکتر هم نیست
دستی به موهام بردم و گفتم :
– دکتر کجاست ؟بازم کدوم گوری رفته
)این رو با داد گفتم تقریبا (
-دکتر دوروزه نیستش
-به بهادر بگو ببرتتون شهر
-ارباب دکتر چی ؟بهادر می گفت دیگه قرار نیست بیاد
-قراره برم بخش داری وتقضای یه دکتر دیگه بدم جعفر نگران نباش
-ارباب دکتر مرده واسه زنای روستا سخته من پارسال به حبیب خان
)پدر ارباب (گفته بودم ،گفت دکتر زن اینجا نمیاد
-میدونم جعفر
-زنای روستا معذبن وقتی حالشون بده نمیرن
-مادرم بهم گفت …خودم فردامیرم بخش داری پیگر میشم برو جعفر
با بهادر برو برین شهر
-تب شدیدی داره
-برو برای چی معطلی؟
-خداعمرتون بده ارباب خیر از جونیتون ببیین
-برو بهادر منتظره
جعفر بی معطلی رفت داخل عمارت شدم وسط سالن ایستادم و گفتم :
– گل اندام …گل اندام )این بار بلند تر گفتم (
گل اندام دوان داون اومد یا نفس نفس گفت :
– بله آقا ؟
زاد خو هستم
نویسنده ی این رمان
درخواست حذف این رمان رو دارم
در اسرع وقت اقدام بشه .
حذف گردید