دانلود رمان دختری که من باشم
در این وقت روز از سایت بیا تو رمان ، دانلود رمان زاده ی خون رو برای شما دوست داران رمان در سبک عاشقانه اماده کردیم که برای دانلود/ مشاهده به ادامه مطلب مراجعه کنید
ژانر: عاشقانه
این رمان بصورت آنلاین می باشد.
برای حمایت از نویسنده و خواندن این رمان در کانال زیر عضو شوید
من: همین که گفتم اگه یک بار دیگه اسم زن و زن گرفتن تو این خونه بیارین به خداوندی خدا قسم میرمو دیگه بر نمی گردم!
خداروشکر دستمم یه دهنم میرسه که نخوام محتاج پولتون یا ارثیه یا هر موفت و زهرمار دیگه ای باشم.
ی دفعه داغی سیلی بابا رو روی صورتم حس کردم در حالی که از عصبانیت میلرزید گفت:
پسره نمک نشناس! برو گورتو گم کن از این خونه تا زن نگرفتی بر نمی گردی و اگر نه هیچوقت حلالت نمیکنم هیچوقت…
پوزخندی نثارش کردم و گفتم:معلومه که میرم فکر کردی اینجا می مونم؟
با حرص به سمت در رفتم صدای هق هق مامان تو گوشم بیشتر عصبیم میکرد.از خونه زدم بیرون و به سمت ماشینم رفتم.
اومدم سوار بشم که دیدم چرخ های جلو ماشین پنچر کرده بودن با تمام توانم لگدی به ماشین زدم و گفتم:
بر مردم آزار لعنت.
همون طور پیاده راه افتادم نیم ساعتی طول کشید تا برسم خونه، لباسام زیاد نبود از سوز هوا خودمو تو کتم جمع کرده بودم.
بالاخره رسیدم تو کوچه. به خاطر مسیری که طی کرده بودم یه کم آروم شدم.
با خودم فکر کردم برای اینکه از فکر اون شب در بیام به مهسا زنگ بزنم که شب بیاد پیشم.